حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن که امروز پنج شنبه از سوی صدا و سیما پخش میگردد درباره "زیبایی در قرآن" سخن گفته است.
قرائتی در ابتدای این سخنرانی خطاب به برخی از شبهاتی که وهابیها درباره زیارت ائمه(ع) القاء میکنند، این اقدام آنان را دارای استدلالی بسیار ضعیف دانست و گفت: این وهابیها فکر میکنند کسی نیست جوابشان را بدهد. حرفهایشان پوک است ولی خودشان هم نمیفهمند. خیلی استدلالهای آبکی دارند.
یک وهابی قبرستان بقیع یک شیعه را گرفته بود. میگفت: چه میگویی: یا حسن یا حسن! حسن مات! امام حسن مُرد! خاک شد خلاص! توسل به مرده شرک است. این وهابی برای اینکه این شیعه را بکوبد، قلمش را روی زمین انداخت. گفت: ببین این قلم من است. هان! روی زمین انداخت. گفت: یا حسن، قُم! امام حسن بلند شو این قلم را به من بده! دیدی قلم را نداد. مُرد! تمام شد. این شیعه هم یک خرده نگاه کرد و به این وهابی گفت: حالا تو قلمت را به من بده. قلم را از این وهابی گرفت، روی زمین انداخت. گفت: یا الله! قلم را به من بده. دیدی خدا هم قدرت ندارد. مگر هرکس زنده است و قدرت دارد باید نوکر تو باشد.
این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره "زیبایی طلبی، امری فطری" ، "تعادل میان زشتی و زیبایی" ، "زیبایی مروارید در دل صدف" ، "رعایت زیبایی در امور معنوی" ، "جمال و زیبایی در حرکت گوسفندان" و "لزوم تبلیغ دین در طول دوران طلبگی" سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است:
زیبایی فطری انسان
انسان فطرتاً زیبا طلب است. این جزء فطرت انسان است و شیطان هم از همین فطرت استفاده میکند. «زَینَ لَهُمُ الشیطانُ أَعْمالَهُم» (انفال/۴۸) زیبایی نیاز انسان است. همیشه هم زیبایی عامل نجات نیست. همیشه زیبایی عامل نجات نیست. این هم یک مسأله است. گاهی ممکن است یک کسی زیباتر باشد، دختری خوشگل است زودتر خواستگار برایش میآید. دختر زشت یا غیر خوشگل میگوید: چطور شد ما را خدا خوشگل نیافرید؟ او برایش خواستگار میآید و برای ما نمیآید. این در عقیدهاش گیر میکند. حضرت امیر میگوید: دختر خانم اگر میبینی یک نمره دو نمره شکلت کمتر است، ببین خدا به تو چه کمالی داده است؟ ممکن است خوشگله ۶۲ سال عمر کند و تو ۹۵ سال.
من خودم به درد آخوندی نمیخوردم. یک عده هم غصه من را میخوردند و میگفتند: قرائتی تو در اخلاق که گیر داری، صدا هم که نداری، نمیتوانی روضه هم بخوانی، پس به چه درد آخوندی میخوری؟ و لذا در یک روستا هم که رفتم مرا بیرون کردند. گفتند: تو نمیتوانی روضه بخوانی. مرا بیرون کردند، یعنی نامه نوشتند به امام جمعه کاشان آیتالله یثربی که ما این شیخ را نمیخواهیم. روضه میخواندم و مردم میخندیدند.(خنده حضار).
هرچه روضه میخواندم مردم میخندیدند. نامه نوشتند بابا این را نمیخواهیم. من قرائتی روضهخوان ورشکسته هستم. بعد پای تخته سیاه آمدم گل کرد! اگر کسی در کنکور رفوزه میشود نگوید: خاک بر سرم! دو سال است پشت کنکور ماندم. برو خیاطی کن ممکن است لباس عروس بدوزی دویست هزار تومان مزدش شود. چه کسی گفته شما حتماً دانشگاه بروی؟ ممکن است کسی در دانشگاه رد شود و در حوزه قبول شود. در حوزه رد شود و در تجارت، و لذا حدیث داریم اگر در یک شغلی شکست خوردید، نگویید: بخت من بد است. شغلت را عوض کن، ممکن است راه افتاد.
زیبا رویان خودشان را حفظ کنند
منتهی اینهایی که زیبا هستند باید خودشان را حفظ کنند. دختران زیبا، دخترهایی که شکل و رو دارند، قرآن میگوید که: «اللؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ» (واقعه/۲۳) لؤلؤ، مکنون و پوشیده است، حراج نیست. زیبا هستی «مکنون». میگوید: «کَأَنهُن الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ» (الرحمن/۵۸) این زنهای بهشتی مثل یاقوت و مرجان هستند ولی «لَمْ یطْمِثهُْن إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَ لَا جَان» (الرحمن/۵۶) یعنی زنهای بهشتی خوشگل هستند. اما هیچکس دست به آنها دراز نکرده است. خوشگلی معنایش حراجی نیست. بعضی از این دخترها تا فکر میکنند خوشگل هستند خودشان را حراج میگذارند. مفت مرا ببینید. هان! ببینید. بابا قرآن گفته: نگذار تو را ببینند. هرکس میخواهد تو را ببیند باید خرجت را بدهد. خانه، ماشین، تلفن، آب، گاز، برق، هرکس نوکر تو شد تو را ببیند. این دختر میگوید: مرا مفت ببینید. خودش را حراج کرده است. حیف هستی! اگر لؤلؤ هستی،«اللؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ» اگر یاقوت و مرجان هستی «لَمْ یطْمِثهُْن إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَ لَا جَان».
زیباییهای دنیا میپرد. و لذا حدیث داریم اگر کسی در ازدواجش به خاطر زیبایی همسر بگیرد یا به خاطر پول، خدا را هردو را از او میگیرد. پول و زیبایی میپرد. آن زیباییهای بهشتی ماندنی است. «وِلْدانٌ مُخَلدُونَ» (واقعه/۱۷) همیشه زیبا هستند. «خالدین» همیشگی است. زیباییهای دنیا مثل خاراندن دست است. در خاراندن آدم دستش که میخارد یک لحظه حال میآید. بعد از یک دقیقه نه اینجا چیزی است نه اینجا. به من گفتند: بیا فلان جا سخنرانی کن، گفتم: نمیآیم. گفت: چرا؟ گفتم: خاراندنی است. گفت: یعنی چه؟ گفتم: سخنرانی خاراندنی در یک لحظه طرف که نشسته چنین میکند و بعد هم هیچی به هیچی. هیچی به هیچی! سخنرانی خاراندنی و سخنرانی بیخاصیت، لحظهای، زیباییهای دنیا لحظهای است و لذا قرآن به آن «عرض» گفته است. «عَرَضَ هذَا الدنیا» عَرَض یعنی عارضه. مثل عطر میپرد.
زیبایی های شاه عباس
شاه عباس دو تا زیبایی داشت. یکی تاجش، تختش، فرشهایش، خانمهایش، طلاهایش، اینها زیباییهای شاهعباس بوده همه پرید. یک زیبایی ماندنی داشت، کاروانسرای شاه عباسی، در جاده کربلا. کاروانسرایش ماند و طلا و خودش رفت. باید مواظب باشیم این زیباییها مانع آن زیباییهای معنوی نشود.
خطر انحراف در نمایان ساختن زیبایی
زیبایی هم بستر انحراف است. قارون با یک تشریفاتی حرکت میکرد. یک عده گفتند: «یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُون» (قصص/۷۹) زرق و برق را که دیدند گفتند: کاش ما هم مثل قارون این همه چند تا اسب و نمیدانم دنگ و فنگ دارد، زیباییهای قارون باعث شد که عقل از مغز مردم پرید، گفتند: کاش ما هم مثل قارون بودیم. یعنی زیبایی ممکن است عامل انحراف باشد. دختران زیبای ما میتوانند عامل انحراف باشند. پسرهای زیبای ما عامل انحراف میتوانند باشند. زیبایی میتواند عامل توحید هم باشد. قرآن میگوید: «نَباتاً حَسَناً» (آلعمران/۳۷) «رِزْقاً حَسَنا» (هود/۸۸) «فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ» (غافر/۶۴) زیبایی مثل کلید است. کلید هم میتواند در را قفل کند و هم میتواند در را باز کند...
منبع:برنا
نظر شما